از تو ممنونم، بخاطر حس خوب دستهایت، وقتی میتوانست بگریزد از این شانههای افتاده و اشکهای مانده در دیدگان. از تو ممنونم بخاطر اثبات بودنت در این سرای آهنین آدمها، که هر ثانیهاش ترس است و آواز تنهایی. زمان، آموخته به افکارم که بعضی آدمها سایهی وجودشان غبار از دل تنگت بر میدارد، چه رسد به حضور همیشگیشان. تو یک نگاهت میارزد به تمام آنانی که باید میبودند، اما نماندند. از «تو» ممنونم …❤️ حاتمه ابراهیم زادهبرای یک
عشق ماندگار✨ دلنوشته های ساده من♥️🌱...
ادامه مطلبما را در سایت دلنوشته های ساده من♥️🌱 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : setayeshr871 بازدید : 95 تاريخ : جمعه 25 آذر 1401 ساعت: 12:12